یک.

گفته‌اند که: حکمت نکبت‌آور است.

دو.

رابطه ما با خدا به میزان پر بودن جیب پولمونه یعنی هر چی جیب پر پول‌تر باشه، رابطه قوی‌تره!

رابطه ما با خدا به وسیله نماز وصل نمیشه لکن با جیب پر پول رابطه به شکل قوی برقراره و یا لااقل بالعکسش صادقه که هر چی جیب خالی‌تر، میزان قرب به کفر و شرک نزدیک‌تر!

سه.

با خدا لااقل پیمان ریالی نبندیم بلکه دلاری ببندیم لااقل دلمون نسوزه.

نه به پیمان ریالی با خدا و بله به ارزهای بین‌المللی مثل دلار و یورو و پوند و حتی ارزهای دیجیتالی نیز می‌تونه مقبول باشه ولی ریال خیر.

چهار.

برای یک کسی که فلسفه می‌خونه چه کسی حاضره پول بده؟ مگه چه ارزشی داره فلسفه برای جامعه؟!

لهذا گفتن که فلسفه بخونید ولی کاری هم کنارش داشته‌باشید که زنده بمونید.

عبدالکریمی می‌گفت: جامعه به فلسفه نیاز نداره بلکه به علی دایی که گل بزنه نیاز داره و برای همین هم اون تو پنت هاوس زندگی می‌کنه و من تو یک خونه کوچیک اجاره‌ای...(نقل به مضمون)

پنج.

بنده آبروی فقر رو برده‌ام!

پس احتمالاً برگردم به همون عالم مهندسی که شاید از نداری لااقل نمیرم و بتونم شام شب و ناهار ظهرم رو تهیه کنم و البته در خارج پرانتز عرض شود که صبحانه وعده خیلی مهمیه پس باید پول برای صبحانه هم فراهم بشه و صبحانه رو هم مقوی بخورید عزیزان من.

دوباره محاسبات تأسیسات ساختمان، فلوئنت، متلب و چیز میزهای دیگه شاید و بگذار تا بگریند بر حال من روزگاران تا ابد الدهر.

شش.

الحکمة نکبة که نکب یعنی:

نَکْباً و نُکُوباً عنهُ: از او روى گردانید،- الدّهرُ فلاناً: زمانه با او نساخت،،- نِکَابَةً و نُکُوباً فلانٌ على قومهِ: او معتمد قوم خود بود،،- نکباً الشّی‌ءَ او بهِ: آن چیز را مطرح کرد،- الإناءَ: آنچه که در ظرف بود ریخت،- الکنانةَ: آنچه را که در تیردان بود پراکنده کرد،- تِ الحِجَارةُ رِجْلَهُ: سنگ بپاى او خورد و آنرا زخمى کرد،- نُکُوباً تِ الرّیحُ: باد جهت خود را تغییر داد.

هفت.

دین ما دین شکمی است و خدای ما خدای شکمی و ایمان ما هم، ایمان شکمی است و لهذا شکم گرسنه نه خدا می‌شناسه و نه پیغمبر و اگه شکم خود آدم بشناسه، شکم بقیه نمی‌شناسه.

هشت.

ای مرگ بیا که زندگانی ما را کشت.

دل خودم رو لااقل به چند آیه خوش کنم که شاید خسر الأخرة نشم و الا خسر الدنیا که هستم در هر صورت.

چه کسی ترحم برانگیزتر از یک خسر الدنیا و خسر الأخرة؟! به نظرم من هیچکس.

یا لطیف إرحم عبدک الضعیف.