یک.
لا جبر و لا تفویض بل امر بین الأمرین
دو.
ما اصولاً اختیار گریزیم چون اختیار ما محل تلاقی بحر شر است و خیر، مرج البحرین یلتقیان.
ما به دنبال جبریم تا خود را از این اثنینیت نجات دهیم!
جنبه ضرورت ما، جنبه الهی ماست و جنبه تفویضی ما، جنبه حیرت و امکان و لا مرجح بودن!
سه.
استخاره میگیریم تا از این اختیار سر باز زنیم و بر آستان الهی سر بساییم و به حکم او تن دهیم و گاه حکم عقل را قبول نمیکنیم و دنبال استخارهایم!
چهار.
ما را به جبر هم که شده سر به راه کن
خیری ندیدهایم از این اختیارها