آقـای ریـش‌دار

۵۰ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

سی و پنج

باغ عاشق زمان نمی‌فهمد

خشکی آسمان نمی‌فهمد

بی‌خود کرده، باید بفهمه.

۰۵ آذر ۹۸ ، ۱۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

سی و چهار

ما چه‌ایم اندر جهان پیچ پیچ

چون الف از خود چه داریم؟ هیچ هیچ

همین دیگه آقا!

دنبال مطلع و مقدمه و میان و مؤخره نباش!

درسته که این‌ها نظم‌اند و طبع انسان ملائم با نظم ولی نه این‌که انسان خودش رو محدود قالب‌ها کنه و از محتوا جا بمونه!

لهذا گفته‌اند مجعول وجود است و ماهیت نفاد و حد وجود.

خط بالا رو هم جدی نگیرید!

۰۵ آذر ۹۸ ، ۰۳:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

سی و سه

در ایامی که اینترنت قطع و اینترانت وصل بود، بازدیدها زیاد بود ولی به یک باره دچار افت شده و همه برگشتن خونه‌هاشون:))

همین

۰۴ آذر ۹۸ ، ۱۹:۵۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

سی و دو

یک.

عطف به ما سبق کنید.

همان دختر که وضع مناسبی نداشت به قم که رسیدیم وضعش رو مرتب کرد و چادر سر کرد و رفت!

دو.

در قم با پدیده‌ای رو به رو هستیم که نه بی‌حجابی محسوب میشه و نه حجاب اسلامی!

بعداً تحلیلم رو می‌گم.

سه.

انسان‌های خدایی رو از اخلاقشون بشناسید.

نظافت‌چی یکی از دستشویی‌های حرم حضرت معصومه است.

وقتی بهش خدا قوت گفتم با چنان گرمی جواب داد که حظ کردم از وجود مبارک اون پیرمرد.

سه.

نماز رو حرم خوندم و در جایی که نماز می‌خوندم شخصی فلسفه می‌گفت و حرمت نگه‌داشتم و در درسش چیزی نگفتم چون احتمالاً درسش به هم می‌ریخت!

بعد هم شروع کرد به احادیث توحیدی خوندن که دیگه بلند شدم اومدم بیرون.

چهار.

چند طلبه سیاه‌پوست با عمامه سفید رو تصور کنید.

همین.

پنج.

شیر پاکتی بسته‌ای ۳۲۰۰ تومن.

بنده یک شیر خوارم و طبعاً اتاق خوابگاه هم شیر خوارگاه.

ارادت.

۰۴ آذر ۹۸ ، ۱۵:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

سی و یک

قطار اتوبوسی.

یک.

در ردیف جلو یک روحانی سید بزرگواری کنار یک خانم که ظاهر جالبی نداره نشسته و شما اون لحظه که اون سید قرار بود کنار اون خانم بشینه رو تصور کنید و هر چی من بگم از طنز ماجرا کم می‌کنه:))

دو.

در ردیف کنار یک دختر بچه کوچولو موچولو همه‌ش می‌گفت: من جیش دارم و شما این رو هم تصور کنید:))

۰۴ آذر ۹۸ ، ۱۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

سی

چند سال پیش که در ایام اربعین در نجف بودم، در جمعی از فضلا بحث علمی بر ولایت آقای ما امیرالمومنین شد که بحث‌ها طبعاً کلامی بود تا فلسفی.

بنده هم به لحاظ سنی و هم به لحاظ علمی طفل اون مجلس محسوب می‌شدم و چون در محضر حضرت وصی بودم کلامی به ذهنم اومد چنین که: داب و روش بنده برای منکوب کردن اهل‌سنت، بحث درباره توحید واجب تعالی است(هندوانه زیر بغل خودم باید بدم و بسیار بسیار تعریف‌های محیر العقول مسلمان نشنیده و کافر ندیده از خودم بنمایم) که با تایید اون عزیزان همراه شد.

القصه که مطالعاتی در حوزه ملل و نحل بر کسانی که می‌خوان وارد وادی کلام مخصوصاً کلام قدیم بشن واجب عینی هستش.

۰۴ آذر ۹۸ ، ۰۱:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

بیست و نه

دو هفته پیش به عوض گرفتن قطار از قم، از طهران قطار گرفتم و فکر کردم که از قم قطار گرفتم!

زودتر از موعد به راه‌آهن رفتم که صدا زد قطار ۱۸۶ مشهد سوار شن و من با خودم گفتم که چرا یک ساعت زودتر داره مسافر می‌زنه؟!

بلیط رو نگاه کردم و دیدم ای دل غافل، من از طهران قطار گرفتم و خدا رحم کرد که در محوطه راه‌آهن حاضر بودم و قطار هم از قضا از قم می‌گذشت و القصه به خیر گذشت.

امشب هم فکر می‌کردم که قطار قراره ساعت ۲۲:۱۵ بره سمت طهران و و سلانه‌سلانه کارهام رو می‌کردم و ساعت ۲۱:۱۸ بلیط رو نگاه کردم و دیدم که حرکت قطار ساعت ۲۲ است!

خدا رحم کرد، رحم.

۰۳ آذر ۹۸ ، ۲۳:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

بیست و هشت

یک.

ششم آذر، زمان شروع ثبت نام کنکور دکتری.

هنوز در چند درس خاص آمده نیستم که باید میزان مطالعاتم برلی کنکور رو ببرم بالا.

دو.

پایان‌نامه و پر کردن پروپوزال برای دفاع که این از جمله اهداف میان مدته و باید سعی کنم تا قبل از خرداد ازش دفاع کنم.

سه.

آدم شدن به عنوان هدف لا بشرط که آن به آن باید درصدد رسیدن بهش باشم که الحق قسمت سخت ماجرا اینه.

عالم شدن چه سخت است

آدم شدن محال است

۰۳ آذر ۹۸ ، ۲۲:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

بیست و شش

در جوانی بخواندن فلسفه و آموختن موسیقی ولعی داشتم و هر کس مرا صریحاً یا تلویحاً منع میکرد بسیار میرنجیدم و آنان را بنادانی و بی‌ذوقی متهم میکردم. ولی بعداً دانستم که خواندن فلسفه در ایران شخص را از اجتماع طرد میکند. زیرا فلسفه خوانده‌ها خود را مافوق اجتماع تصور میکنند. بالنتیجه از مزایای اجتماع بی‌بهره میمانند لذا همواره دچار ضیق معیشت میشوند. 

و موسیقی‌دانان نیز چون اغلب با مردمان ولخرج و بی‌بند و بار آمیزش میکنند آن‌ها نیز خوی بی‌بند و باری میگیرند. مضافاً که تریاک و مشروبات و اقسام مکیفیات در زندگی آنها رسوخ پیدا میکنند. بالنتیجه یکنفر موسیقیدان بندرت دیده میشود که از این آفات مصون مانده باشد.

با این استدلالات بعداٌ حق را بجانب آن‌هائی دادم که مرا منع میکردند لذا فرزندان خود را از آموختن موسیقی جداً نهی کردم و نسبت به خواندن فلسفه هم به آنها تذکر دادم چنانچه مایل به خواندن آن شدند موقعی شروع کنند که در یک رشته از علوم (مهندسی، طبابت و غیره) متخصص شده باشند که امرارمعاش از آنراه بنمایند که دچار تنگی معیشت نشوند./مهدوی، معزالدین. 1348. داستانهایی از پنجاه سال. تهران: معزالدین مهدوی/

به گمانم آقای صدوقی سها نقل کرده بود که: حکمت نکبت است یا نکبت‌آور است که اشتباه در تعبیر به خاطر ضعف بنده است.

شما بگو با احکام وجود و ماهیت یک دونه نون بربری یا سنگک بدن ما همون رو قبول می‌کنیم... 

۰۳ آذر ۹۸ ، ۲۰:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف

بیست و هفت

دوباره نوبت و وقت ترک دیار!

هزار و خورده‌ای کیلومتر فاصله و شما همین رو ضرب در هزار و خورده کن دل‌تنگی!

هان؟!

مگه دل‌تنگی کمّ‌ه که با عدد بسنجم؟!

اصلاً فاتحه این چنین جمله ادبی برای بیان دل‌تنگی رو خوندم!

بگذریم...

خیلی دلم تنگ میشه برای شهر و دیار دلبر!

به اندازه تک تک قدم‌ها و... دلم تنگ میشه!

همین.

۰۳ آذر ۹۸ ، ۲۰:۳۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میم الف