یک.

هر چیز که در جستن آنی آنی

فألهمها فجورها و تقواها

پرسید که: شما می‌گی همه چیز در خود انسان هست ولی چرا بعضی مردم عین گوسفند و گاوند؟(تعبیر به گمونم همین دو حیوان بود)

گفتم: همه این درد رو می‌فهمن ولی چون نمی‌تونن تحمل کنن خودشون رو درگیر چیزهای مختلف می‌کنن تا این فهم اذیتشون نکنه، تا حرکت نکنن و نفهمن که گم شدن بلکه از همین گمشدگی لذت ببرن!

الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا، وقتی بمیرن تازه می‌فهمن که کجای کار هستن!

دو.

بعض کلماتی که به کار می‌برد رو من در صحف فلسفیه و کتب عرفانیه دیدهبودم و می‌گفت این‌ها حاصل فکر کردن خودمه و خودم فکر کردم بهش رسیدم.(به همین مناسبت پرانتز باز کردم که بگم اولین قدم سلوک تفکره؛ ان شاء لله اینترنت آزاد بشه از توی کانال، جلسه اول و دوم خوانش چهل حدیث امام رو که گذاشتم گوش کنید که مطالب رو مرحوم امام اون‌جا آوردن)

سه.

در آخر سفر گفت: هر موقع مشهد بودی، پیام بده هم رو ببینیم...