هیچ وقت مثل این روزا سیگار نکشیدم!

شاید بهانه و شاید هم نه که دوباره رفتم سمت سیگار تا این شرایط قاراش میش رو تلطیف کنه.

تو محوطه داشتم سیگار پشت سیگار میکشیدم که بنده خدا گفت: مگه این‌جا ممنوع نیست!؟(استفهام انکاری)

گفتم: آش رو با جاش بردن و شما دنبال سیگار منی!

چی بگم والا!

روزگاری به سبب این‌که دانشجوی فلسفه‌ام و اهل فلسفه سیگار می‌کشیدم که راحت‌تر فکر کنم و الان این‌طور!

القصه که حال ما خوب است ولی تو باور مکن.