1- درس بخوانید و الا یکی از آن ینگه دنیا می‌آید و شما را محتاج درس و بحث خودش می‌کند.
نمونه می‌خواهید؟ نیکلسون فقید، مصحح کتاب مثنوی جلال‌الدین محمد بلخی المشتهر بمولوی!
ابولعلاء عفیفی که مصحح فصوص الحکم محی‌الدین عربی است مفتخر به درس خواندن پیش همین رینولد نیکلسون انگلیسی است.
یکی از آن طرف دنیا مثنوی و تذکرة الأولیاء و ترجمان الأشواق را برای ما تصحیح می‌کند!
2- آن موقع که قم بودم بعضی اوقات سری به کتاب‌فروشی آقای بیدارفر می‌زدم.
از آن انسان‌های نیک روزگار است و نیکی را معنا کرده است.
مصداق بارز: هر آن کس ز دانش برد توشه‌ای/جهانی است بنشسته در گوشه‌ای
نیم ساعت تا یک ساعت قبل نماز ظهر باز است و نیم ساعت تا یک ساعت هم قبل نماز مغرب.
اهل تحقیق است و کتب زیادی را تحقیق نموده‌است و حقّاً کتبش جزو کتب ارزشمند و کم غلط هستند.
انسان منزوی است و اکثری هم نمی‌شناسند ایشان را و صد حیف!
3- مفاخر ما چنین‌اند و امثال بخارا می‌گردند دنبال نیکلسون یا مؤسسه فلسفی فرح(بخوانید حکمت و فلسفه) دنبال برزگداشت برای تیتوس بورکهارت!